متا پلتفرم ها سال 2021 را با هدست های VR بیشتری که از نرم افزار سیستم Quest استفاده می کنند، به پایان رساندند.
آیا در سال 2022 دوباره چنین خواهد شد؟ اگر چنین است، احتمالاً تا چند سال آینده Quest دروازه ای به VR و AR برای اکثریت قریب به اتفاق مردم در همه جا خواهد بود؟ و چرا فیس بوک در اواخر سال 2021 به متا پلتفرم تبدیل شد؟
جان کارمک، برنامه نویس Doom در ماه اکتبر به حضار گفت: «مارک زاکربرگ تصمیم گرفته است که زمان ساخت متاورس فرا رسیده است.
متاورژن چیست؟ من می توانم منشأ آن را از کتاب تصادف برفی ذکر کنم، اما در نهایت این کلمه به معنای هر چیزی است که زاکربرگ می خواهد. او مالک Meta.com است، احتمالاً در حال حاضر میلیونها هدست متا بیشتر از نزدیکترین رقیب در بازار دارد، و به سرمایهگذاران گفت که در دهه آینده بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد کرد تا «متا پلتفرمها» را به یک رهبر در نسل بعدی تبدیل کند. از محاسبات شخصی او میگوید «متایورس» یک «اینترنت تجسمیافته» است، اما این همان چیزی است که او آن را تلاشی نسبتاً گسترده برای همسو کردن ادراک عمومی با چشمانداز بلندمدتی در ذهنش برای شرکتی که میخواهد بسازد، میخواند.
این بخشی از زمینه آن اظهار نظر Carmack است. او یک ذهن فنی متخصص است که اکنون همانطور که ویکیپدیا آن را تعریف میکند، روی «هوش عمومی مصنوعی» یا «توانایی فرضی یک عامل هوشمند برای درک یا یادگیری هر کار فکری که یک انسان میتواند» کار میکند. قبل از آن، او یک دانشمند موشکی بود و سپس به بخش کلیدی Oculus تبدیل شد. او مستقلاً ثروتمند است، بنابراین میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد، و متقاعد شده است که اگر کسی چیزی مانند Skynet بسازد، همچنان میتواند «در صورت لزوم هوش مصنوعی را در یک قفسه ورزشگاه فرو کند».
کارمک در ماه نوامبر نوشت: «هوش مصنوعی نمیتواند «فرار» کند، زیرا محیطهای اجرایی تخصصی خواهند بود – قرار نیست قطعهای را روی تلفن همراه شما اجرا کند.
و با این حال، با وجود این تمرکز، او بخشی از زمان خود را به عنوان «مشاور CTO Oculus VR» استفاده میکند تا به اندرو باسورث، مدیر ارشد فناوری جدید متا، همانطور که شرلوک هلمز در مورد موارد دشوار به اسکاتلند یارد توصیه میکرد، مشاوره دهد. به عبارت دیگر، Doomguy به پول بیشتری نیاز ندارد و ماهی بزرگتر از فیس بوک یا زاکربرگ برای سرخ کردن دارد. بنابراین در اینجا او به لحظه در زمان فیس بوک، Oculus و Meta می پردازد:
"اما، می دانید، ما اینجا هستیم" pic.twitter.com/gfKrYAGhHp
— ایان همیلتون (@hmltn) 29 اکتبر 2021
من از این نظر بهعنوان یک نکته کلیدی برای یادآوری در سال 2021 قدردانی میکنم زیرا «اینجا ما هستیم» کارمک در لحظهای میآید که بسیاری از مردم برای اولین بار دیدگاه کامل زاکربرگ را برای متا میشنوند.
2022: یک سال کلیدی در محاسبات شخصی
زاکربرگ در زمان ایجاد اولین کامپیوترهای شخصی در بازار انبوه متولد شد. در دوران طفولیت او، مردم شروع به خرید جعبههای سنگینی کردند که روی میزشان میگذاشتند و انجام هر تعداد کار، از بازی کردن تا داستاننویسی را ممکن میکرد. او یک بچه بود که مردم شروع به اتصال این جعبه ها به اینترنت در تعداد زیادی کردند و از آنها برای جستجوی اطلاعات یا اتصال به افراد در زمان واقعی استفاده کردند. و زمانی که زاکربرگ در سال 2004 فیس بوک را راه اندازی کرد، همه تلفن همراه نداشتند.
ارتباط فرد به فرد در سال 2004 چقدر متفاوت بود؟
در مقالهای در نیویورک تایمز که در آن زمان ذکر شده است، «سینگولار و ورایزون بستههای 100 پیامی سطح پایه را به قیمت 2.99 دلار در ماه میفروشند، و T-Mobile 300 پیام را با این قیمت ارائه میدهد». اگر میخواهید عکسها را برای یک دوست بفرستید، هزینه بسیار بیشتری دارد. قیمت Verizon هر عدد ۲۵ سنت است، اما زمان ارسال یا دریافت پیامها را نیز از دقیقههای صوتی در طرح تماس مشتری کسر میکند.
آیفون اپل و اندروید گوگل بدیهی است که از سال 2008 به بعد به تغییر آن کمک کردند. از آن زمان ما در دنیایی زندگی می کنیم که برخی از قوانین توسط iOS و Android ایجاد شده است. به عنوان مثال، اگر میخواهید یک برنامه با کیفیت بالا را در یکی از دستگاههای آنها منتشر کنید، معمولاً 30 درصد به پلتفرم اپل یا Google پرداخت میکنید و موافقت میکنید که قوانین آن را رعایت کنید. این یکی از پارادایم های کلیدی محاسبات شخصی است که فیس بوک را شکل داد. یک وبسایت رایگان برای بچههای کالج برای ارتباط با دوستان، به بزرگترین پایگاه داده انسانها روی کره زمین تبدیل شد که به راحتی قابل جستجو هستند، و مسیر رشد زاکربرگ تا حدی به این دلیل پیش رفت که فیسبوک در یک جنگ پلتفرم متولد شد که حداقل یک لایه بالاتر از آن به راه افتاد. .
واگذاری 30 درصد از فروش به تنها ویترین پلتفرم محبوب، مطمئناً به بسیاری از ایدههای جدید اجازه میدهد تا شکوفا شوند، اما همچنین مزیت آشکاری برای خود پلتفرم ایجاد میکند و پلتفرمهای جدید را مجبور میکند مسیرهای دیگری را برای آینده انتخاب کنند. و هر زمان که افرادی که این پلتفرم را اداره می کنند فرصتی برای یک سرویس رقیب ببینند، حاشیه ای دارند که به آنها امکان می دهد آن را ارزان تر انجام دهند. قانون 30 درصد همچنین میتواند بهصورت خصوصی (یا انتخابی) تحت پوشش عدالت برای توسعهدهندگان دیگر اجرا شود، و در صورت عدم موفقیت، یک مسیر بسیار ساده برای حذف از پلتفرم وجود دارد. کافی است Epic’s Fortnite را از اپ استور اپل دانلود کنید تا ببینید این قانون چگونه اجرا می شود.
متا را می توان به عنوان تلاش مارک زاکربرگ برای یکسان کردن زمین بازی با اپل، گوگل و دیگران دانست. در طول 7 سال گذشته، فیسبوک برای سه پلتفرم واقعیت مجازی مختلف – Gear VR، Oculus Go و Rift – پشتیبانی یا توسعه بازی را ساخته، فروخته، ارسال کرده، بهروزرسانی کرده و پایان داده است. زاکربرگ سریع حرکت می کند. اگر یک Oculus Quest اصلی از سال 2019 دارید، در حال حاضر احساس منسوخ شدن می کنید. حتی اگر قبل از ژوئیه 2021 یک Quest 2 سطح ابتدایی خریداری کرده باشید، ممکن است در حال حاضر کمی منسوخ شده باشید. این هدست 64 گیگابایتی فضای کافی برای مدال افتخار و چیزهای دیگر را فراهم می کند. بله، زاکربرگ سریع حرکت میکند، آنقدر سریع که میلیونها کاربر اولیه را پشت سر گذاشت که هدستهای مجهز به Oculus را خریداری کردند که بخشی از پلتفرمی بود که متا از آن زمان تمرکز خود را از آن دور کرده است.
بعدی پروژه "کامبریا" است که زاکربرگ گفت:
«این کوئست بعدی نیست، با کوئست سازگار خواهد بود، اما کامبریا یک محصول کاملاً جدید و پیشرفته و سطح بالا خواهد بود و همچنین در سطح بالاتری از طیف قیمتی قرار خواهد گرفت. برنامه ما در اینجا این است که به ساخت این خط تولید ادامه دهیم تا پیشرفتهترین فناوری خود را عرضه کنیم، قبل از اینکه بتوانیم به قیمتهایی که با Quest هدف گذاری کردهایم دست پیدا کنیم.
آیا هدست کامبریا متا یک پلتفرم جدید است؟
بر اساس نظر بالا، ما می دانیم که Cambria برنامه های Quest را اجرا خواهد کرد، اما شاید با برخی از API های جدید که به عنوان پسوند برای برنامه های موجود عمل می کنند؟
به عنوان مثال، آواتارهای منتشر شده متا، که نه تنها در هدست های متا بلکه در هدست های SteamVR نیز قابل استفاده هستند. کامبریا آواتارهایی مانند اینها را با جریانی بیدرنگ از حالات چهره واقعی صاحبش متحرک میکند. جالب به نظر می رسد، اما چگونه آن را خاموش کنم؟ اگر نخواهم عباراتم از طریق اینترنت پخش شود چه؟ اگر اصلاً بخواهم آنها توسط هدست من حس نشوند چه؟
یکی دیگر از ویژگیهای جدید کامبریا احتمالاً درک محیطی قویتر با دوربینهای رنگی برای برخی از تجربیات واقعیت افزوده واقعی یا واقعیت ترکیبی است. یک API عبوری در Quest وجود دارد که توسعهدهندگان با آن بازی میکنند، اما در حال حاضر با توجه به سیاه و سفید بودن آن و درک محیطی بسیار محدود، تجربهای بسیار دردناک است.
هدستی که اطلاعات بیشتری در مورد دنیای اطراف خود داشته باشد، ممکن است بتواند فعالانه به افراد کمک کند. چه اتفاقی میافتد وقتی میتوانید از یک هدست واقعیت مجازی با عبور عالی برای اندازهگیری هر جسمی بدون نوار فیزیکی استفاده کنید؟ اگر می توانستید به یک تخته سفید نگاه کنید و متنی را که روی آن دست نوشته شده است کپی کنید چه؟ در مورد اینکه بتوانید در یخچال خود نگاه کنید و تاریخ انقضای مواد غذایی را که به طور خودکار بالای غذا معلق میشود ببینید، چطور؟ اگر کامبریا را به خوبی به هر جایی که غذا ذخیره میکنید نگاه کنید و دستورهایی برای موادی که در دست دارید و در چند روز آینده منقضی میشوند را پیشنهاد کند، چه میشود؟
چند قدم جلوتر رفته – می توانید تصور کنید که چگونه آشپزی ممکن است با عینک های واقعیت افزوده واقعا خوب و یک دستیار مجازی فعال که به شما کمک می کند، تغییر کند. یک هدست واقعیت مجازی که برنامههای Quest مانند را اجرا میکند، اشیاء خانه شما را درک میکند و در واقع در خارج از خانه نیز کار میکند؟ از تناسب اندام بدنی گرفته تا درک اساسی ما از دنیای طبیعی، چنین دستگاهی ممکن است به عنوان یک پلتفرم توسعه برای کلاس جدیدی از AR یا اپلیکیشن واقعیت ترکیبی باشد که به طور اساسی معنای زندگی، یادگیری و انجام کارها را تغییر میدهد. قرن 21 ام. آیا این همان چیزی است که کامبریا قرار است انجام دهد؟
آیا ما در دوره «پیش از انفجار کامبرین» در تاریخ برنامههای محاسباتی فضایی هستیم؟ نسل بعدی هدست هایی مانند کامبریا در مورد پارادایم های ارتباطی و محاسبات شخصی خود چه چیزی را تغییر خواهند داد؟
سال 2022 برای Meta به نظر سالی برای بهروزرسانی، سادهسازی و افزایش قدرت خرید Quest است، در حالی که احتمالاً توسعهدهندگان را با APIهای جدید متصل به Cambria و ارسال این دستگاه بالاتر به افرادی که میتوانند هزینههای اضافی را بپردازند، بکار ببرند.
حتی اگر در ویدیوی تعبیهشده در بالا به او گوش دادهاید، رونوشت طولانیتری از آنچه کارمک گفته است را برای قسمتهای جمله ویرایش کرده و برای tl;dr پررنگ شده است بخوانید:
در تمام طول دهه نود از من نقل کردند که میگفتم ساختن متاوره یک امر اخلاقی است. و حتی در آن زمان، بیشتر مردم حسرت این را میخورند که من واقعاً در حال ساختن یک مرجع فیلم بودم، اما من هنوز حداقل تا حدی در مورد آن جدی بودم. من واقعاً به آن اهمیت میدهم و چشمانداز را قبول میکنم، اما بسیاری از مردم را متعجب میکند وقتی متوجه میشویم که من به طور فعال علیه تک تک تلاشهای متاواستری که سعی کردهایم در داخل شرکت انجام دهیم، حتی از زمانهای قبل از خرید، بحث کردهام. . من میخواهم وجود داشته باشد، اما دلایل خوبی برای این باور دارم که شروع به ساخت متاورس در واقع بهترین راه برای پایان دادن به متاورس نیست. و فکر اصلی من در مورد آن خطی است که سالهاست میگویم، به طور کلی در رابطه با استدلال من علیه این تلاشها، این است که متاورس تلهای برای فضانوردان معماری است و… فضانورد معماری نوعی توهین آمیز است. اصطلاحی برای دستهای از برنامهنویسان یا طراحان است که میخواهند فقط از بالاترین سطوح به چیزها نگاه کنند، که نمیخواهند در مورد معماریهای ریز GPU، یا ادغام جریانهای شبکه، یا سر و کار داشتن با هر یک از بستهبندیهای دارایی معماری، صحبت کنند. مهرهها و پیچها جزئیات، اما آنها فقط میخواهند با عبارات انتزاعی در مورد چگونگی صحبت کنند، «خب، ما اشیاء عمومی خواهیم داشت که میتوانند حاوی اشیاء دیگری باشند که میتوانند ارجاعاتی به آنها و حق استفاده از آن داشته باشند، و ما میتوانیم کنترل اتمی را از یکی منتقل کنیم. به دیگری.» و من فقط میخواهم با این کار موهایم را پاره کنم زیرا اینها چیزهایی نیستند که واقعاً در هنگام ساختن چیزی مهم هستند. اما اینجا هستیم، مارک زاکربرگ تصمیم گرفته است که اکنون زمان ساخت متاورس است. بنابراین چرخ های عظیمی در حال چرخش هستند و منابع در حال جریان هستند و قطعاً تلاش ها انجام خواهد شد. بنابراین چالش بزرگ اکنون این است که سعی کنیم تمام این انرژی را مصرف کنیم و مطمئن شویم که به چیز مثبتی می رسد و ما قادریم چیزی بسازیم که ارزش کاربری واقعی در کوتاه مدت داشته باشد، زیرا نگرانی من این است که بتوانیم سال ها و هزاران وقت را صرف کنیم. مردم احتمالاً و با چیزهایی روبهرو میشوند که در روشهایی که امروزه مردم واقعاً از دستگاهها و سختافزار استفاده میکنند کمک چندانی نکرده است. بنابراین بزرگترین توصیه من این است که ما باید به جای معماری یا ابتکارات فناوری، روی محصول واقعی تمرکز کنیم.
Quest 2 به شکل امروزی نشاندهنده نیم دهه پیروزی در فناوری VR برای رسیدن به مجموعه ویژگیهای دقیقی است که میلیونها نفر در یک بسته واقعیت مجازی همهجانبه با کمترین قیمت ممکن میخواهند. قیمت Quest 2 بهعنوان «غیرقابلرقیب» توصیف شده است – چرا متا روی ایجاد «ارزش کاربری کوتاهمدت واقعی» بیشتر تمرکز نمیکند که به «روشهایی که امروزه مردم واقعاً از دستگاهها و سختافزار استفاده میکنند» کمک میکند؟ آیا تقسیم تمرکز مصرف کننده، توسعه دهنده و کارمند بین Quest و Cambria در حال حاضر منطقی است؟
آینده VR و AR چیست؟
آیا مارک زاکربرگ فضانورد معماری پشت Meta Platforms است؟
مدیران متا میدانند که کامبریا بعید است که به اندازه Quest 2 واحد بفروشد، و دستگاههای واقعیت ترکیبی توانمندتر میتوانند کاربردهای بسیار بیشتری را نسبت به سختافزار امروزی با حداقل قیمت برای بازار انبوه برای مردم باز کنند. اگر بزرگترین پلتفرم متصل به اینترنت که جهان تاکنون دیده است هنوز توسط کسی تعریف نشده باشد، و کامبریا به محل واقعی شروع متا برای آن پلتفرم نهایی "واقعیت" فراگیر تبدیل شود؟ خوب، این بدان معناست که سنسورها و انتخاب های طراحی در کامبریا اهمیت زیادی دارند.
ما همچنین می دانیم که اپل در حال آماده سازی هدست VR/AR خود است و شایعات حاکی از آن است که این هدست بسیار حسگر خواهد بود. پلتفرم iOS اپل خانه آواتارهای بیانمحور است که اگر تمایلی به داشتن «FaceTime» واقعی با کسی ندارید، میتوانند در کنار شما بایستند و میتوانید از قبل با iOS چیزها را در هوای آزاد اندازهگیری کنید یا متنهای دستنویس را کپی کنید. یک تخته سفید حتی میتوانید از SharePlay برای تجربه اشتراکگذاری محتوا از راه دور بسیار قوی استفاده کنید که شامل تماشای فیلم با هم، شبیه به صفحه بزرگ است.
از Cambria، Horizon Home و Messenger شرکت Meta گرفته تا Oak، ROS و FaceTime اپل، بهعلاوه سونی، SteamVR، مایکروسافت، گوگل، کوالکام و فراتر از آن – فاز بعدی محاسبات شخصی میتواند شاهد برخی از بزرگترین نبردهای پلتفرم آن در آینده باشد. سال