نوشتههای شیف در مورد همکاران جمهوریخواهش در کمیته اطلاعات به همان اندازه واضح است، اگر مطمئناً یک طرفه باشد. او با افشای مکالمات و پیام های متنی، آنها را به عنوان بازیگرانی با حسن نیت معقول در ابتدای تصدی ترامپ قبل از تبدیل شدن به سرباز پیاده برای کاخ سفید به تصویر می کشد. اینها نامهایی هستند که فقط متعهدترین پیروان سیاسی – دوین نونز، تری گودی، مایکل کاناوی – میشناسند، اما از برخی جهات داستانهای آنها گویاتر و مطمئناً تازهتر از یک روایت دیگر از ترامپ در دفتر بیضی شکل است. پس از شیف شیف به این موضوع که گودی، یک کارولینای جنوبی بازنشسته، از برگزاری جلسات عمومی در مورد ارتباطات بین کمپین ترامپ در سال 2016 و روسیه ناراحت است، همکار خود را در رختکن جمهوری خواهان ردیابی کرد. در سخنان شیف، گودی اعتراف کرد که دلیل واقعی اکراه او این بود که قانونگذاران جمهوری خواه احساس می کردند F.B.I آن زمان. شهادت علنی اخیر کارگردان جیمز کومی، که تحقیقات فدرال در مورد کمپین ترامپ را تایید کرد، "یک فاجعه غیرقابل کاهش" بود. شیف می نویسد: "اکنون همه چیز به نظر منحرف می شود" و اضافه می کند: "این جلسه از دید آنها یک فاجعه بود دقیقاً به این دلیل مردم متوجه شدند که مقامات ستاد انتخاباتی ترامپ تحت بازجویی قرار دارند و این امر آشکارا یک واقعیت است که برخی از اعضای جمهوریخواه کمیته ما ترجیح میدهند مخفی بمانند.» این و درک مشابه، شیف را در وضعیتی تقریباً ناامید از مخالفان قرار داد، اگرچه او در طول دوران کاری خود در کنگره با بسیاری از آنها روابط صمیمانه ای داشت. برای مثال، او زمانی با نونس، یکی از هموطنان کالیفرنیایی، به خوبی کنار آمد: این دو. در مورد NFL مورد علاقه خود پیام می دادند تیم، مهاجمان. شیف می نویسد که هر دوی آنها در کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان در زمانی که جمهوری خواهان در سال های اوباما اکثریت داشتند، خدمت می کردند و نونس، شیف می نویسد، "در قالب یک باشگاه جمهوری خواه کشور بود." با این حال، شیف با بازگویی انتقال نونس به مرد وفادار MAGA در سال اول ریاست جمهوری ترامپ، توضیح کمی ارائه می دهد. تنها تلاش آشکاری که شیف برای رسیدن به نونس انجام داد، منجر به این شد که همکار جمهوریخواه او شبیه یک زامبی عمل کند. شیف میگوید: «او با بیحوصلگی به من خیره شد.» شیف در فصلهای اول در مورد جذابیت عوام فریبهای پوپولیست در خارج از کشور، و اینکه چگونه ممکن است در اینجا اتفاق بیفتد، متفکرانه مینویسد، اما او کمتر مشتاق است که عمیقاً به این موضوع بپردازد که چرا قانونگذاران جمهوریخواه به این موضوع افتادند. ترنس ترامپ شاید به عنوان یک نماینده در خدمت کنگره، او با اشاره انگشت به سمت رأی دهندگان جمهوری خواه که حزب خود را به کیش شخصیت تبدیل کرده اند، خطر سیاسی را احساس می کند. این یک دلیل را نشان می دهد که به عنوان یک ژانر، کتاب های سیاستمداران فعال معمولاً چندان آموزنده نیستند. نویسندگان معمولاً در مورد کسانی که برای پیشبرد حرفه خود به آنها نیاز دارند – اعم از اهداکنندگان، رای دهندگان یا همکارانشان – نسبت به افرادی که برای پیشبرد حرفه خود به آنها نیاز دارند، رک و راست نمی گویند. Schiff's بهتر از همه است، و کمک های ارزشمندی به سوابق تاریخی ارائه می دهد. با این حال، او همچنان به دلیل موقعیت فعلی و جاه طلبی های آینده خود محدود است. او حتی انتقاد ملایم از قانونگذاران دموکرات را خفه می کند، اگرچه به وضوح وسوسه می شود که به کسانی که برخلاف او هرگز با رقابتی رقابتی روبرو نشده اند، رها کند. او می نویسد: "وقتی به بحث های بین همکارانم در کنگره گوش می کردم، آرزو می کردم که همه آنها فقط یک بار در یک انتخابات عمومی رقابتی شرکت می کردند." خواهش می کنم آقای شیف ادامه دهید. شاید وقتی بازنشسته شد همین کار را بکند.
نقد کتاب: «نیمه شب در واشنگتن» نوشته آدام شیف
