وقتی شنیدم که فیسبوک به افتخار متاورس نام متا را تغییر داده است، دو فکر فوری به ذهنم رسید:
- خدایا، من از این کلمه متنفرم.
- ای کاش در سال 2001 به «metamarkets.com» URL میرفتم، زیرا احتمالاً امروز برای بانک فروخته میشد.
آخری. انگور ترش است، اما اولی ارزش کاوش را دارد زیرا هیچ سوالی در ذهن من وجود ندارد، بسیاری از مشتریان بالای 40 سال شما کمی گیج خواهند شد، و به لطف فیس بوک، اکنون آنها می خواهند بپرسند.
دلیل اینکه من از این کلمه متنفرم بسیار زیاد است، اما با کتاب تصادف برفی نیل استفنسون شروع می شود، کتابی که از نویسنده ای که دوستش دارم، دوست دارم. من ساختارشکنی خود را از مضامین آن در اینجا ارائه نمیکنم، آن را برای برخی از پادکستها ذخیره میکنم، اما در سال 1992 روی هر کسی که به اینترنت علاقه داشت و به آن توجه میکرد بسیار تأثیرگذار بود. MetaVerse در کتاب اساساً همان چیزی است که در Ready Player One روی صفحه دیدیم—یک فضای مجازی شبیه سازی شده که مردم برای تعامل با آن عینک و لباس های لمسی بسته اند—که جایگزین صفحه نمایش های قدیمی خسته کننده، موش ها و صفحه کلیدهایی شد که اکنون برای انجام همه کارها استفاده می کنیم. همان چیزها (تعامل، سرگرمی، ارتباط، کار و غیره). این دلیل اصلی متنفرم است، زیرا همه فکر میکنند منظور شما واقعیت مجازی است.
و ببینید، VR جالب است. من از نسخه چهارم سختافزار VR خود استفاده میکنم (Oculus Quest 2) و چند کار را بهطور باورنکردنی به خوبی انجام میدهد، به ویژه اینکه شما را در یک محیط قرار میدهد. من تاجرانی را می شناسم که اکنون بیشتر روز کاری خود را زیر کلاه ایمنی می گذرانند. من هنرمندانی را می شناسم که زیر کلاه می آفرینند، و گیمرهای زیادی را می شناسم که زیر کلاه ایمنی بازی می کنند (از جمله خودم، Beat Saber یا Superhot را ببینید). بنابراین به همین دلیل است که من از آن متنفرم، زیرا در واقع این چیزی نیست که اکثر مردم در حال حاضر وقتی از MetaVerse این هفته نام می برند، اگر واقعاً به آن فکر می کنند، منظورشان این نیست.
اتصال و مالکیت
MetaVerse "واقعی"، همانطور که کلمه تحت اللفظی تکامل یافته است، به بهترین وجه توسط متیو بال، سرمایهدار مخاطرهآمیز که "MetaVerse Primer" را در آوریل 2021 منتشر کرد، بیان شده است. :
ادامه مطالب زیر آگهی
این نقشه بال است و به نوعی قفل شده است که بیشتر مردم چگونه چیزها را توصیف می کنند. توجه داشته باشید که "پلتفرم های مجازی" فقط یک جزء کوچک در اینجا است. در عوض، این در مورد قابلیت همکاری طیف وسیعی از سختافزار، نرمافزار و محتوای خلاقانه موجود در اینترنت است که امیدواریم همه با هم به روشهایی کار کنند که دو مزیت اصلی را تشویق کنند.
اولین مورد اتصال است – نه فقط «باب میتواند با آلیس صحبت کند»، بلکه همه بازیگران در این اکوسیستم جدید (که به آن وب 3.0 نیز گفته میشود، که من ترجیح میدهم)، نه تنها میتوانند با یکدیگر صحبت کنند، بلکه میتوانند اشیاء، اطلاعات را مبادله کنند. ، و خدمات با یکدیگر. دوم مالکیت است — این ایده که بازیگران در اکوسیستم مالکیت واقعی محتوای دیجیتالی بومی را دارند که علاقه مند به مالکیت، مصرف یا تعامل با آن هستند.
اگر آشنا به نظر می رسد، به این دلیل است که اساساً این همان چیزی است که بسیاری از ما در طول جلسات گروه استانداردهای بی پایان و تا حد زیادی خسته کننده از سال 1990 تا 2001 یا بیشتر درباره آن صحبت می کردیم. همه ما فکر میکردیم که در حال سرمایهگذاری و ساختن یک دنیای دیجیتال تعاملی و تعاملی بزرگ هستیم. به یاد دارم زمانی که آنقدر ساده لوح بودم که فکر می کردم روزی می توانم مجموعه سی دی ام را آنلاین با خودم ببرم.
در عوض، آنچه اتفاق افتاد این است که بسیاری از، اگر نگوییم بیشتر آن دیدگاههای برابریخواهانه، نزدیک به اتوپیایی از آینده، به سرعت توسط سرمایهداری مورد استفاده قرار گرفتند. برای مثال، به این فکر کنید که با لینوکس چه اتفاقی افتاد؟ لینوس ایدههای بزرگی داشت، ردهت متوجه شد که پذیرش نیاز به یک کیف دارد، بنابراین دستهایشان را بالا بردند، و IBM همه چیز را در دست گرفت. در مورد وعده ایجاد جوامع چطور؟ خوب، برای من که با W.E.L.L شروع شد. و Usenet، و در دهه 90، بیشتر گروه های AOL بودند و در وب 2.0؟ فیسبوک است. در موسیقی، ما از «همه چیز را به اشتراک بگذارید» با Napster به «در واقع فقط مجوز آهنگها» با اپل را به «موسیقیدانان اکنون مستقیماً برای ما کار میکنند» با Spotify رسیدیم.
من در واقع نمی گویم این همه بد است. من میگویم که این الگویی است که قبلاً دیدهایم، و دلیل اینکه ما اینترنت کنونی بسیار ناکارآمد، بدون مالکیت، چالشبرانگیز اتصال و چند سیلویی داریم این است که تأثیر سرمایه بر یک سیستم بهترین نیتها را مختل میکند. و اکنون، به لطف اوج توسعه سختافزار، اثرات شبکه، قابلیت همکاری که توسط رمزنگاری (به ویژه مبتنی بر قراردادهای هوشمند) فراهم میشود، و شاید عمدتاً کاتالیزور ۱۸ ماهه یادگیری نحوه زندگی آنلاین، چه بخواهیم یا نه، وجود دارد. جنبش رو به رشد برای زندگی آنلاین… کمتر بخورید؟ باحال تر باشیم؟
و من همه طرفدار آن هستم مشکل اینجاست که من این منظره را چگونه می بینم. بیت کوین قرار بود نوعی پول ضد سرمایه داری یا حداقل ضد دولت باشد. تقریباً همه، اما به ویژه افرادی مانند صرافی ها و جوامع تجاری، به شدت از آن سرمایه گذاری کردند. ایدههای بزرگ Snow Crash (که یک طرح اولیه نبود، تفسیر بود، اما برخی ایدههای مثبت وجود داشت) تقریباً بلافاصله (و با موفقیت) در Second Life بیان شد، اما پس از آن با موفقیت بسیار بیشتری از حروف بزرگ استفاده شد. توسط جامعه واقعیت مجازی (عمدتا توسط Valve/Steam و Facebook/Oculus) و بیشتر توسط صنعت بازی های ویدیویی (که یاد گرفتند چگونه در نهایت از فضاهای مجازی مشترک استفاده کنند). و در مورد بخش "مالکیت شی" چیزها، خوب، ما از NFT های هنری مانند کریپتوپانک ها به Axie Infinity رفتیم.
Axie Infinity
و اکنون ما در این بخش بسیار، بسیار آزمایشی از داستان هستیم که در آن چیزها با حروف بزرگ نوشته شده اند و هستند، اما هنوز به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته اند. این پنجره ای است که بال های پروانه ممکن است اهمیت داشته باشند.
برای اینکه سعی کنم واقعاً این هفته گذشته این موضوع را برای مردم توضیح دهم، از مثال Axie Infinity استفاده کردهام، و این خیلی موز است که به معنای واقعی کلمه افراد را متهم به ساختن این موضوع کردهام. شما قرار است چیزهای زیادی در مورد Axie بشنوید، زیرا به عنوان آینده متاورس اعلام شده است. در اینجا من Axie را می بینم، که مطمئن هستم، پست های نفرت زیادی دریافت خواهم کرد که به من می گویند اشتباه می کنم. پیامک های توییتر من باز هستند، اگر حقایق را اشتباه فهمیدم، آنها را در اینجا یادداشت می کنم:
Axie Infinity یک بازی ساخته شده توسط شرکتی به نام Sky Mavis است. ظاهراً همه افراد جوان، این شرکت در سال 2019 شروع به کار کرد، خصوصی است و دفتر مرکزی آن در ویتنام است. آنها در دور B خود هستند، که به تازگی به قیمت 152 میلیون دلار بسته شده است، و ارزش تلویحی خصوصی آنها در حدود 3 میلیارد دلار است. Axie تنها بازی فعلی آنهاست. خود بازی (با تمام احترام) متوسط است. من بازیهای زیادی انجام دادهام و به این نکته توجه کردهام که همیشه با بچههایم هم بازی کنم، بنابراین مطمئن هستم که میگویم تعداد کمی از افراد Axie را صرفاً به خاطر سیستم مبارزه با کارتهای مشتق شده از پوکمون بازی میکنند. اما در اصل، بازی در مورد این است که سه تا از هیولاهای شما (به نام Axies) را با استفاده از یک دسته کارت و توانایی شکست دهید تا سه هیولای دیگران را شکست دهید.
خوبه. این Slay the Spire یا Hearthstone نیست.
دلیل جالب بودن Axie این است که به جای اینکه سرورهای ایستاده را برای میزبانی دنیای مجازی خود انجام دهند (مثلاً، بلیزارد با مشتری Battle.net، فروشگاههای آنلاین و بازیهای فردی مانند World of Warcraft انجام میدهد)، آنها تصمیم گرفتند که کل آن را توسعه دهند. اکوسیستم بر روی یک بلاک چین خصوصی به نام Ronin که از شبکه اتریوم الگوبرداری شده است. معنای آن از نظر عملی این است که نحوه ورود شما به بازی کاملا منحصر به فرد است.
از لحاظ تاریخی، در اکثر بازیها، شما فقط آنها را میخرید و بازی میکنید. این هنوز هم اتفاق می افتد، اما «بازی رایگان» یا «بازی به عنوان سرویس» به مدل غالب تبدیل شده است. به عنوان مثال، Fortnite برای ایجاد یک حساب کاربری و دانلود و بازی رایگان است، اما پوسته ها، سلاح ها، حتی برخی از محتواها در پشت دیوارهای پرداخت قفل می شوند. فشار اجتماعی و صرف تفریح، بازیکنان را به خریدهای کوچک زیاد سوق می دهد، و صنعت بازی متوجه شده است که می توانند اطمینان حاصل کنند که افرادی که واقعاً می خواهند 10 هزار دلار در فورتنایت خرج کنند، چیزی برای خرید دارند. این کمی شبیه نحوه عملکرد جشنوارههای موسیقی در حال حاضر است، جایی که افراد ثروتمند یک تجربه را با قیمتهای احمقانه کسب میکنند تا به افراد تجربه با پول کمتر (یا عقل بیشتر) ارزانتر شوند. به طور کلی، شخصاً یک طرفدار هستم. من با پسرم فورتنایت بازی کردم. من مقدار شرم آور League of Legends را بازی کرده ام. انصافاً میتواند بین ظرفیت و تمایل به پرداخت تعادل ایجاد کند که در غیر این صورت بسیاری از گیمرها را از کار میاندازد.
Axie متفاوت است. Axie به شما امکان میدهد حساب کاربری را بسازید و بازی را به صورت رایگان دانلود کنید، اما بدون Axies – هیولاها – نمیتوانید بازی کنید. بنابراین شما باید Axies را بخرید که در واقع NFT های معمولی قدیمی مانند JPG سنگ یا Bored Ape هستند. آنها فقط NFT در بلاک چین Ronin Sky Mavin هستند.
برای خرید آن Axies از WETH (ETH خود، سکه اتریوم که در جای دیگری می خریدید، استفاده می کنید، و سپس با استفاده از مکانیزم پل زدن – رایج در Crypto ، به بلاک چین رونین منتقل می کنید. اما آسان است درست است؟ این یک بازی است؟) در بازاری که توسط Sky Mavin اداره می شود، جایی که، برای مرجع، هفته گذشته بدترین Axie خود را با 0.03 WETH، که از نظر تئوری، می توانستم به آن بازگردانم بلاک چین اتریوم و سپس از آنجا از طریق صرافی رمزارز به دلارهای قدیمی معمولی تبدیل می شود. برای دقیق تر، حدود 150 دلار. بنابراین در معنای واقعی، Axie دارای ارزش دلاری است، زیرا در Ronin WETH معامله میشود، که از نظر ساختاری به ETH متصل است که به صورت نقدی در برابر دلار معامله میشود.
بنابراین شما سه عدد از این Axies را از بازار خریداری می کنید (در حال حاضر، این قیمت حدود 500 دلار است). شما کیف پول (رونین، خصوصی) خود را به بازی وصل می کنید و اکنون سه محور شما ظاهر می شوند و شما بازی را انجام می دهید. چرا این بازی را انجام میدهید؟ شاید به این دلیل که سرگرم کننده است، اما به احتمال زیاد، به این دلیل که بازی کردن به شما پاداش هایی در قالب یک ارز رمزنگاری شده (در بلاک چین خصوصی رونین)، به نام «معجون های عشق صاف» می دهد. (آه). همانطور که شناخته شده است، شما به SLP نیاز دارید تا دو تا از اکسی های خود را بردارید و آنها را پرورش دهید، این کار را انجام می دهید تا آنها را در بازار به افرادی که می خواهند به این سیرک کوچک بپیوندند بفروشید. همچنین برای پرورش Axies خود به نوع دیگری از توکن نیاز دارید، به نام AXS، که یک نشانه حاکمیتی برای «بازی» است —اگرچه واقعاً فقط برای قطعات بازی Sky Mavis از مردم میخواهد بهم زدن بنابراین، برای مثال، داشتن تعداد زیادی AXS به شما اجازه میدهد تا در مورد اینکه آیا AXSهای بیشتری از «خزانهداری جامعه» بین بازیکنان توزیع میشود یا خیر. اما برای روشن بودن، شما «مالک شرکت» یا هیچ چیز دیگری نیستید – شما صاحب رمزی هستید که Sky Mavis اساساً می تواند تصمیم بگیرد که با آن چه کاری انجام دهد.
از آنجا که پل زدن و قرار دادن اشیاء دیجیتال در سرزمین کریپتو نسبتاً آسان است، البته هر دو SLP و AXS مستقیماً در برابر دلار در مبادلات مختلف از طریق پلهای مختلف معامله میکنند.
بنابراین واحد پولی – دلار – از چند طریق وارد سیستم می شود. مردم ETH را در جایی میخرند و از زنجیره عبور میکنند تا آن را به زنجیره بلوکی Sky Mavin برسانند، در این مرحله هزینههای مختلفی برای جابجایی داراییها، خرید محورها و غیره دریافت میشود. البته، Sky Mavin فقط این توکنها را به ازای ارز به شما میفروشد (البته، فقط از نظر فنی در ایالات متحده نیست، اما مطمئنم هیچکس هرگز سعی نمیکند یک geolock را دور بزند!). و البته، اکنون یک اکوسیستم کامل وجود دارد که حول تجارت این دو توکن، تجارت و پرورش محورها، مدیریت نادری و غیره شکوفا شده است.
مشکل این است که کسی باید بازی را انجام دهد تا موتور کار کند، بنابراین مانند همه سرمایهداران خوب، آن دسته از افرادی که پول بیشتری نسبت به زمان در این اکوسیستم دارند، به سادگی به افراد فقیر پول میدهند تا برای آنها بازی کنند.
کاملاً خارج از محیط رسمی بازی، فقط در وبسایتها، «مدیران» (سرمایهداران با مجموعههای بزرگ) سه محور را به کیف پولهای شبیهسازی تبدیل میکنند و به مردم اجازه میدهند آنها را بازی کنند. و سپس مدیر (امیدوارم! این سیستم افتخار است!) SLP کسب شده را با بازیکن تقسیم می کند. اکوسیستم (که توسط یک شرکت اداره می شود) همه ابزارها را برای این امکان در اختیار دارد و اقتصاد محیط زیست بسیار مهم است. در تمام یادداشتهای پچ وجود دارد. بنابراین، بازیکنان «دانشمند» (بخوانید، «فقیر») در اینجا با انجام بازی برای بازیکنان «مدیر» (بخوانید، «ثروتمند») کار می کنند، به طوری که (بسته به اینکه چگونه می خواهید آن را تصور کنید):
- دانش پژوه به اندازه کافی SLP پس انداز می کند تا خودش مدیر شود! ای سرمایه داری!
- آیا این عالی نیست که این علما می توانند یک بازی گران قیمت را رایگان انجام دهند؟ هر دو هفته یکبار آنها می توانند برای کمک به پرداخت هزینه غذا، به گونه های مختلف پول نقد کنند.
در هر صورت، تا زمانی که مجموعه محورها گسترش یابد و مجموعه بازیکنان برای خرید آنها ظاهر شوند – برای مقاصد سرمایه گذاری، برای یک شوخی، در واقع. بازی را انجام دهید تا فقط پول نان به دست آورید، یا هر چیز دیگری – تا زمانی که استخر رشد می کند، مدیران بالای هرم (و البته شرکت) می توانند مهمانی را ادامه دهند. و البته، آنها همه ابزارهای مورد نیاز خود را دارند، زیرا آنها کل اقتصاد اکوسیستم خود را کنترل می کنند. بلاک چین به صورت عمومی قابل مشاهده است … اما فقط افراد طرف بازی می توانند در واقع هر کاری را روی آن انجام دهند. شما می توانید نگاه کنید، اما نمی توانید لمس کنید.
نکته درباره اکسی
دلیل اینکه (شاید) ارزش فهمیدن همه اینها را دارد این است که این بهترین ایده فعلی است که همیشه میشنوم. و چیزهای جالبی اینجا در جریان است. کاری که آنها واقعاً انجام دادهاند این است که خود را به عنوان بانک مرکزی یک اقتصاد غیردولتی منصوب کردند و (در حال حاضر) دو ارز دیجیتال بانک مرکزی منتشر کردند. درست مانند CBDC چین، کیف پول ها و تمام اهرم ها را کنترل می کنند. (نوار کناری: مردم در حال حاضر عدم تعادل عرضه و تقاضا را به همان شیوه، اما با دادههای بسیار بهتر و نامهای بسیار جالبتر تحلیل میکنند). آنها انتخاب میکنند که چه کسی مجاز به تغییر وضعیت در اقتصاد است —هر معامله، هر پل، هر حراجی باید از طریق اعتبارسنجیهای آنها انجام شود. در حال حاضر، آنها بخشی از اقتصاد را به ETH «پیوند» کردهاند، اما فردا میتوانند آن را تغییر دهند. آنها می توانند کاری را که در اقتصاد ارزش دارد (بازی کردن این بازی) با هر چیز دیگری که فکر می کنند می توانند به مردم انگیزه بدهند تغییر دهند (این بازی دیگر را انجام دهید! این ویدیو را تماشا کنید!). درخشان و تا حدودی ترسناک است.
من همه چیز در مورد اکوسیستم های بازی عجیب و غریب و آنچه که تعامل آنها در مورد دنیای واقعی به ما می گوید. منظورم این است که ما درک خود را از اپیدمیولوژی از یک باگ WoW ارتقا دادیم. من یک بار ماهها را در حفرهای گذراندم که ایو آنلاین در مورد حفظ سرمایه و بیمه به ما آموزش میداد. مفهوم تبدیل یک شرکت بازی از یک مونولیت سرور بسته به نوعی کنسرسیوم که در آن شرکتکنندگان مختلف بخشهای مختلف اکوسیستم را مدیریت میکنند و از یک بلاک چین خصوصی برای حفظ و پخش وضعیت بازی استفاده میکنند؟ درخشان
اما، دلایلی وجود دارد که نمیتوانید در حال حاضر AXS را با دلار آمریکا خریداری کنید. و دلایل موجه است. در حال حاضر، بیشتر بچههای آسیایی جوان هستند که در این اقتصاد «دانشمند» -کارگر- هستند. حالا این یک بازی است، هیچ کس در معدن زغال سنگ اینجا نیست. اما "بازی برای کسب درآمد!" تبلیغات در مورد این و مدل های مشابه به نظر من مشکل ساز است. مرز بین فرصت و استثمار را کجا میکشید؟ یا شاید مهمتر از آن، چه کسی خط را می کشد؟ اگر بچهای در فیلیپین از «درآمد» دو هفتهای محروم شود، باید به چه کسی شکایت کند؟ از کی شکایت میکنه؟ یا وقتی فردی در آتلانتا که مجموعه میلیون دلاری Axie دارد توسط یک هکر خارج می شود یا کلید کیف پول خود را گم می کند، راه حل او چیست؟ این واقعیت که یک "بازی" در مرکز اکوسیستم وجود دارد یک حواس پرتی است. این یک اقتصاد بلاک چین خصوصی کامل است که کودکان و سرمایه داران را هدف قرار می دهد.
من یک سیاستمدار یا یک تنظیم کننده نیستم. من این را در درجه اول برای برجسته کردن آن به عنوان یک ریسک سرمایه گذاری ذکر می کنم. چارچوب قانونی و نظارتی دنیای فیزیکی واقعی، جایی که هنوز چیزبرگر با ارز فیات میخرید، برای MetaVerse – نسخه بزرگ Web 3.0 – عمیقاً و عمیقاً آماده نیست. بسیاری از ما هنوز در تلاشیم تا بر این ایده غلبه کنیم که واقعاً دیگر «مالک» کتابها، موسیقی و رسانههایمان نیستیم. ما هنوز در تلاشیم تا بفهمیم که چگونه به کشاورزان اجازه دهیم تراکتورهایی را که واقعاً دارند تعمیر کنند.
من آنقدر خوشبین نیستم که فکر کنم به زودی لیستی از کنگره نشینان خواهیم داشت که این مشکلات را حل کنند. به این ترتیب، بهعنوان سرمایهگذار، این وظیفه ماست که از مسائل بزرگی که در این فناوریهای جدید هیجانانگیز در جریان است، آگاه باشیم. نه تنها وقتی اوضاع بد پیش میرود، میتوانند یک موضوع روابط عمومی باشند، بلکه میتوانند جابهجاییهای واقعاً عجیبی نیز داشته باشند. در حالی که من شخصاً اظهار نظر نمیکنم، بیش از چند نفر میپرسند که آیا Axie در حال حاضر با تعریف یک طرح پونزی مطابقت دارد یا خیر. این تصادفی نیست — یک بازی واقعی وجود دارد و Axies خوب با بازیکنان خوب بیشتر از راندوهایی مانند من درآمد دارند. بنابراین از نظر فنی قمار نیست. اما قمار هم نیست، و اگرچه برای استثماری تنظیم نشده است، استثماری هم نیست.
پس این متاورس است. هیجان انگیز؟ مطمئن. اما تمرکز بیوقفه بر سرمایهداری بهعنوان نیروی محرکه پرانرژی برای آنچه که احتمالاً تکامل فرهنگی مالکیت و پیوند است، باید به اندازه کافی مکث کند تا نگاهی دوباره به خطرات بیندازیم. منظورم این است که هیچ کس فکر نمی کرد کشورها شروع به ممنوعیت جعبه های غارت در بازی های کودکان کنند، اما ما اینجا هستیم.
سرمایه گذاری؟
ببینید، اگر از قبل همه اینها را میدانستید، از من جلوتر هستید، و در حال معامله روزانه با سکههای جایگزین هستید، و هی، این عالی است. خوش بگذره. مراقب باش. اما "MetaVerse" قرار است گفتگوهای سرمایه گذاری زیادی را به همراه داشته باشد. همانطور که مایکل بتنیک در Compound with Friends می گوید: «آنها 3 میلیارد کاربر دارند، ارزش بازار 800 میلیارد دلاری دارند، و همه در Metaverse هستند؟ ما میتوانیم با همه S*&T که میخواهیم صحبت کنیم، این یک مشکل بزرگ است.» 30 میلیارد دلار سرمایه. قرار است در گفتگو باشد.
و البته، یک ETF برای آن وجود دارد. در ماه ژوئن، RoundHill توپ RoundHill Metaverse ETF را با بردی باورنکردنی (META) راه اندازی کرد. «توپ» در نام نشان میدهد که متیو بال (کسی که گفتم همه باید بروند بخوانند) فردی است که پشت فهرست واقعی آهنگهای ETF قرار دارد. و هی، من علیه او شرط نمیبندم (یا ویل هرشی، مدیر عامل RoundHill، که فوقالعاده تیزبین است). رسانههای اجتماعی و محاسبات و امور مالی، فکر میکنم مهم است که مراقب تأثیرات مرتبه دوم باشیم. زیرا رگولاتورها در این زمینه عقب خواهند ماند. بدجوری و سیستمهای اقتصادی غیرقانونی روشی خندهدار برای تنظیم سریع (یا فقط تخریب) دارند. شرکت های موجود در این شاخص مطمئناً برای تحولات اینجا مهم خواهند بود. اما این لزوماً به این معنی نیست که "همه آنها در حال صعود هستند." ما در هفته اول قطارهای هیپ هستیم. زمان توجه است.
برای اخبار، اطلاعات و استراتژی بیشتر، به ETF Trends مراجعه کنید.
window.fbAsyncInit = function() {
FB.init({
شناسه برنامه: '998787506841687'،
xfbml: false،
نسخه: 'v2.12'
})؛
};
(تابع (d, s, id){
var js, fjs = d.getElementsByTagName(s)[0];
if (d.getElementById(id)) {return;}
js = d.createElement(s); js.id = id;
js.src = "//connect.facebook.net/en_US/sdk.js";
fjs.parentNode.insertBefore(js, fjs);
}(document, 'script', 'facebook-jssdk'));