فهرست بستن

نظر | مرگ برای زندگان است: درس هایی از علمای دین

نظر | مرگ برای زندگان است: درس هایی از علمای دین

محقق بودایی دادول نامگیال بر اهمیت کنار گذاشتن عادات خود شیفتگی و نگرش های خود اهمیتی تأکید کرد. مولی ویداس، محقق یهودیت، تأکید بیشتری بر انرژی فکری و معنوی یهودیت داشت. کارن تیل، یک کاتولیک رومی، علاقه خود را به کار در جهت عادلانه‌تر کردن دنیای ما برجسته کرد. محقق جینیسم پانکاج جین تأکید کرد که در این سوی پرده مرگ است که تلاش می شود روح را از طریق خشونت پرهیز مطلق پاکسازی کند. بروک زیپورین، محقق تائوئیسم، بر اهمیت پذیرفتن این زندگی به عنوان تغییر مداوم و توانایی تأکید کرد. رها کردن، همانطور که او می‌گوید، اجازه دادن به هر موقعیت جدید «شکل جدید خود را به عنوان یک کالای جدید به ما تحویل دهد». لئور هالوی، مورخ اسلام، به من گفت که یک امام بر اهمیت پرداخت بدهی، انفاق و دعا تأکید می کند. و یعقوب کهنده اولوپونا، محقق دین یوروبا، توضیح داد که «انسان ها به انجام کارهای خوب در زندگی سفارش شده اند. تا زمانی که مرگ فرا می رسد، انسان را به خاطر اعمال نیکش به یاد آورد.» فیلسوف ملحد، تاد می، به جست و جوی زندگی در دو مسیر به طور همزمان اهمیت می دهد – هم به آینده نگاه می کنیم و هم به طور کامل در زمان حال زندگی می کنیم. و این زندگی، همانطور که مکبث ویلیام شکسپیر می‌گوید، «داستانی است که توسط یک احمق روایت می‌شود، پر از صدا و خشم، که به هیچ چیز دلالت نمی‌کند». با این حال، به طرز متناقضی، چیزهای زیادی برای آموختن در مورد چیزهای ناشناخته وجود دارد. شاید ما باید به مرگ در قالب تمثیل مردان کور و فیل فکر کنیم. درست همانطور که نابینایانی که فقط با لمس قسمت‌های خاصی از فیل را می‌شناسند، دیدگاه‌های ما درباره مرگ، چه مذهبی و چه غیر مذهبی، محدود است و با زمینه، فرهنگ، حساسیت‌های متافیزیکی صریح و ضمنی، ارزش‌ها و واژگان مشخص می‌شود. فیل از توضیحات کامل طفره می رود. اما با مرگ، به نظر می رسد چیزی برای لمس کردن وجود ندارد. فقط این واقعیت وجود دارد که ما می میریم. با این حال، به عنوان انسان، ما مشتاقیم چیزی را که ممکن است نتوانیم به طور کامل در مورد آن درک کنیم، درک کنیم. در این مورد، شاید هر جهان بینی دینی چیزی را لمس می کند یا چیزی فراتر از قبر لمس می کند، چیزی که فراتر از محدودیت های توصیفی ما است. شاید برای من، رها کردن آن خیلی سخت باشد، و بنابراین از پذیرش این امر خودداری می کنم. هیچ چیز بعد از مرگ این دلبستگی، که می تواند به عنوان نوعی امتناع عمل کند، برای همه ما آشناست. مرگ اخیر دوست عزیزم بل هوکس به طرز دردناکی این را نشان می دهد. چرا می‌خواهم رابطه‌ی فوق‌العاده و دلسوزانه‌مان و گفتگوهای محرک و شوخ‌آمیزمان را رها کنم؟ با این حال، یادآوری می‌کنم که آخرین سخنان پدرم در مورد پیچیده بودن معنای مرگ مرا با یک علامت سوال زیبا روبرو می‌کند.